۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

جمهوري فدرال ايران - كلمه اي حساسيت برانگيز و تابو - روياي هميشگي قوميتها در ايران

چرا هميشه حركتهاي مهم اعتراضي در ايران از شهرهاي بزرگ همچون تهران و اصفهان شروع ميشه و مدتها طول ميكشه تا به شهرستانهاي كوچك برسه

جواب اين سوال خيلي پيچيده نيست
به نظر من مهمترين دليل اين مساله تمركزگرايي شديد قدرت در ايران نه تنها در سي سال گذشته بلكه فراتر از آن در طي قرنهاي گذشته است گرچه مي بايد كشف نفت و ملي شدن آن را كه موجب بي نيازي دولتمردان پايتخت نشين از قوميتها و مردمان حاشيه نشين شد را هم بعنوان يكي از عوامل مهم نام برد

ديروز مقاله اي خواندم از جناب دكتر اسماعيل نوري علا كه براستي ضرورت توجه به يك دولت سكولار و فدرال رو براي احترام به خواستهاي تمامي مردمان ايران زمين  ذكر كرده بود

سوالي كه هميشه در ذهن من بوده اينه كه چرا هر زمان كه يك نفر در دنياي مجازي و سايتهاي پرطرفدار همچون بالاترين نامي از جمهوري فدرال و يا لزوم توجه به حكومتهاي محلي ميبرد فورا به تجزيه طلبي مجكوم شده و هدف او تفرقه افكني در جنبش سبز قلمداد مي گردد
براستي چرا حقوق اقوام ايران زمين اينگونه مورد بي مهري قرار مي گيرد
چرا در حالي كه روشنفكران غايت نهايي و هدف اصلي جنبش سبز را رسيدن به دموكراسي رايج در غرب و احترام به تمامي عقايد - نژادها و مسلكها مي دانند از اين نكته غافل مي مانند كه فدراليسم و حكومتهاي محلي يكي از اركان مهم ساختار كشورهاي اروپايي و امريكاي شمالي مي باشد.
چرا در حالي كه كنار گذاشته شدن فعاليتهاي مسلحانه در بين احزاب اپوزسيون در حاشيه ايران مورد استقبال قرار مي گيرد سخن از فدراليسم همچون توطئه اي كثيف مورد ارزيابي قرار مي گيرد

شايد به زودي رژيم ايران سقوط كند و شايد هم ماههاي آتي تظاهرات در تهران تشديد شود ولي نكته اي مهم را بايد در نظر داشت:
اعلام وفاداري جنبش سبز به حقوق انساني فارغ از قوم و زبان و لباس مي تواند چنان انرژي  و تحركي به خون اقليتهاي قومي تزريق كند كه رژيم را به سرعت به سقوط مي كشاند

اميدوارم اكنون كه حقوق دانان جنبش در حال تدوين قانون اساسي جديد مي باشند به اين مهم توجه كنند كه سرنوشت ايران نه در شهرهاي بزرگ كه در تمامي ايران و توسط 70 ميليون نفر ايراني آزادانديش رقم مي خورد